مطالب مفید / گزیده اشعار
هه ورامانه که ی بی ناز و ماتم/هیاس غریبی
5 سال قبل
اشعار زنده یاد «هیاس غریبی»هه ورامانه که ی بێ نازوو
ماتم وه ته نی بێ یار بێ ده سه ڵاتمخه م خه ڵاته که ی ته مام خه
مبارم ده وڵه مه نده که ی هه
ژار دیارمهه رسی چه م وێنه ی ...
مثنوی هفتاد« من » از ناصر فیض
5 سال قبل
مثنوی هفتاد «من»مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترینکیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترینمَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن استآن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن استمَن اگر از ...
تشویش هزار"آیا" ،وسواس هزار"اما"
5 سال قبل
سروده ی حسین منزویاز زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریمنه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریمآوار پریشانــیست ، رو ســوی چـــه بگریزیم؟هنگامه ی حیرانی ست، خود را به که بسپاریم؟تشویش هزار ' آیا'، وسوا ...
هیزم شکن برای چه می پرود مرا؟
5 سال قبل
سروده ی حسین منزویمن خود نمی روم دگری می برد مرانابرده باز سوی تو می آورد مراکالای زنده امکه به سودای ننگ و ناماین می فروشد آن دگری می خرد مرایک بار هم که گردنه امن و امان نبودگرگی به گله می زند و م ...
حیاط خلوت خدا از عرفان نظر آهاری
5 سال قبل
حیاط خلوت خدا از عرفان نظر آهاریمی روی سفر ! برو، ولیزود برنگردمثل آن پرنده باشآن پرنده ای كه رو به نور كردمی روی، ولی به ما بگوراه این سفر چه جوری است؟از دم حیاط خانه اتتا حیاط خلوت خداچند سال نوری ...
وه سیه تی دایک بو کچ /ماموستا قانع
5 سال قبل
کچــم رولـه ى کزوله ى به رده بـاریمچراى روناکی بى ده ستى و هه ژاریم کچم پارچه ى نه ژاکــاوى زه مانـه منه تیجه ى ئیهتــیمامى خویـــنده واریموه ره گوى را گــره بو په ندى دایکتفه ره ...
تو چقدر تنهایی از سهراب سپهری
5 سال قبل
سروده ی سهراب سپهریصبح امروز کسی گفت به من:تو چقدر تنهایی ...گفتمش در پاسخ :تو چقدر حساسی ...تن من گر تنهاست...دل من با دلهاست...دوستانی دارمبهتر از برگ درختکه دعایم گویند و دعاشان گویم...یادشان درد ...
شعر قلب مادر ا ز ایرج میرزا
5 سال قبل
شعر قلب مادر از ایرج میرزا:داد معشوقه به عاشق پیغامكه كند مادر تو با من جنگهركجا بیندم از دور كندچهره پرچین و جبین پر آژنگبا نگاه غضب آلود زندبر دل نازك من تیر خدنگمادر سنگدلت تا ...
شعر پاییز از پروین اعتصامی
5 سال قبل
شعر پاییز از پروین اعتصامیشنیدستم که وقت برگریزانشد از باد خزان، برگی گریزانمیان شاخهها خود را نهان داشترخ از تقدیر، پنهان چون توان داشتبخود گفتا کازین شاخ تنومندقضایم هیچگه نتواند افکندسموم فتنه ک ...